عرفان مجموعهی عظیمی از حیات آدمی را میسازد. معرفت او به خدا، هستی و خویشتن چه در ادیانهای شرقی و چه در ادیان ابراهیمی جنبههای درونی و باطنی دین را نشان میدهد. در این بخش میکوشیم با تاکید بر آثار اصلی ادیان شرقی به بازخوانی تعریفی از عرفان از گذشته تا حال بپردازیم. عرفانهای شرقی مجموعهای عظیم و غنی از معارف را در بردارند که برای تمامی انسانها و بهخصوص کسانی که در فرهنگ شرق زیستهاند، مفهومی خاص را پیدا میکند. هرچند ممکن است بسیاری از کسانی که در شرق زندگی میکنند با تعاریف عرفانی آشنا نباشند ولی با مفاهیم آن که در جان و دلشان زنده است، نفس میکشند. در عرفانهای هندویی، بودایی و تائویی همچون تصوف و عرفان اسلامی، بعد معرفتی وجهی غالب را داراست و بعد احساسی همراه با معرفت است که ارزشمند است. از اینرو، مطالعات عرفان تطبیقی با تکید بر معارف غنیِ شرقی، در شناخت بیشتر حقیقت راهگشا خواهد بود.